
آرش خوشخو او سردبیر روزنامه «هفتصبح» است و یکی از منتقدین قدیمی سینما در ایران به حساب میآید. خوشخو در زمینه نوستالوژی فوتبال هم دستی بر آتش دارد. |
او يكي از معماهاي بدون جواب فوتبال ايران است. كسي نميداند كه چگونه يك بازيكن ۳۷ ساله هنوز بدنش عين فنر عكس العمل نشان ميدهد و ذهنش به شفافيت يك جوان است. كسي نميداند كه چگونه اين كهنه كار پر سن وسال هنوز ميتواند استارتهايي اين چنين سريع بزند، قيچي برگردان و حركات آكروباتيك انجام دهد و در جلوي دروازه حريف باهارموني غريبي كه ميان ذهن سيال و بدن آماده اش دارد هنوز زهرآگين ترين مهاجم فوتبال ايران باشد.
فرهاد مجيدي حالا نماد فوتبال استقلال است. باشگاهي كه پس از بازنشستگي قلعهنويي از فقدان يك اسطوره و علامت رنج ميبرد و ناگهان در وجود فرهاد مجيدي جلوتر از مهدي رحمتي و مجتبي جباري برند محبوب خودرا پيدا كرد. فرهاد مجيدي در بهمن تهران جلوه گر شد. با كاكلهاي مدروز دهه ۷۰ و آن پرخاشگري روي اعصاب مخصوص جوانان تازه سال. اما در ۲۰ سالگي به استقلال آمد و در دو فصل يك قهرماني در ليگ ايران و يك نايب قهرماني باشگاههاي آسيا را تجربه كرد.
اين ماجرا بين سالهاي ۷۶ تا ۷۸ است. او در اين سالها در پشت دروازه تيم ملي پرستاره آن سالها تجربه ملي چنداني را انجام نداد. به تناوب توسط مايلي كهن و پورحيدري و طالبي به تيم ملي دعوت شد و بازيهايي هم انجام داد اما عموما در پشت ترافيك ستارههايي مثل مهدويكيا، دايي، عزيزي، كريمي و. . . فرصت عرض اندام چنداني نيافت.
يك از گلهاي او به تيم ملي اتريش زده شد دربازي دوستانهاي كه در وين انجام شد و تاوان گل زودهنگام مجيدي خوردن پنج گل پياپي از حريف بود. مجيدي اما راهي فوتبال اتريش شد و يك نيم فصل در راپيدوين اتريش بازي كرد و دو گل هم زد اما دوباره به استقلال بازگشت. اما بلافاصله به امارات و الوصل ترانسفر شد و طي شش فصل بازي در اين تيم به يكي از اسطورههاي تاريخ اين باشگاه كوچك اماراتي بدل شد. تقريبا همزمان با دوران درخشش علي كريميدر الاهلي .
مجيدي در شش فصل ۱۰۸ گل براي الوصل زد. حضور او در امارات و اختلاف پنهاني و غير فوتبالي او با علي دايي با توجه به نفوذ دايي بر برانكو ايوانكوويچ موجب شد تا مجيدي در بهترين دوران فوتبال خود قيد بازي در تيم ملي را بزند. او در سال ۲۰۰۷ به صورت قرضي به العين تحت هدايت برونو متسو رفت و با زدن گلهايي بسيار حساس همراه با اين تيم قهرماني باشگاههاي آسيا را تجربه كرد. در ۳۱ سالگي. .
مجيدي بالاخره در سال ۱۳۸۷ به ايران بازگشت. و در دوراني و سني كه بسياري از فوتباليستها آماده بازنشستگي و افول هستند او بهترين نمايشهاي خود را عرضه كرد. او در اين سالها ستاره بيبديل استقلاليها بود. آن جوان خام دهه ۷۰ حالا به مردي پر تجربه و خوش تيپ بدل شده بود كه هم خوب حرف ميزد هم خوب لباس ميپوشيد وهم خوب گل ميزد. او در چهار فصل ۳۹ گل براي استقلال زد .
بخصوص گلهاي سريالي و حياتي كه در چهار دربي به پرسپوليس زد و موجب شد تا عدد چهار براي استقلاليها معناي مضاعفي داشته باشد هر چند بعدها معلوم شد يكي از اين چهار گل را حسين كاظميبه ثمر رسانده است. نمايشهاي او در اين سالها در سنين ۳۳ تا ۳۷ سالگي مجموعه اي بود از سرعت، هوش و شم گلزني بي نظير. استيل او در محوطه جريمه ميتوانست سرمشقي براي جوانان كاهل و پرمدعاي فوتبال ايران مثل افشين و انصاري فر و دقيقي باشد. مجيدي يك نيم فصل را هم با الغرافه قطر گذراند اما دوباره به استقلال قلعهنويي بازگشت و از ستونهاي اصلي قهرماني تيم ژنرال در ليگ برتر شد. مجيدي حالا در ۳۷ سالگي هنوز چابك و خطرناك است و كلاسي وراي فوتبال امروز ايران نمايش ميدهد. تنها افسوس كه در حوزه بازيهاي ملي با بيش از ۴۰ بازي و ۱۰ گل زده دستش از افتخار و جام و حضور در جام جهاني خالي است. حيف.
دیدگاه

نوستالوژی


بیوگرافی
